ماندگار

خزان از آنطرف پنجره
به گلهای داخل اتاق سرایت کرد
تو اما زمستانی و منجمد
پشت قاب عکس روی میز...

حذف شدی 2

حالا اما
گم میشوی هر روز
در خیابانی که یک روز
پیدا شدی و دست و پای عشق گم شد!

حذف شدی!

از تفاوت بدت می آمد 

نمیدانستی زندگی شبیه هم بودن نیست درک تفاوت هاست ، حالا

من تو را در تمام سطر های زندگی "به قرینه ی لفظی" حذف کردم!


میراث دلتنگی

بناهای تاریخی محترمند
به دلیل انتسابشان به یک دوره ی خاص به یک آدم خاص
ثبت میشوند و ارزشمند.
کسی نمیتواند خرابشان کند
بناهای تاریخی را نمیتوان تغییر داد.

آدم ها در یکدیگر سهیم اند.
در هم خانه می سازند یا از جاده ای درون هم عبور می کنند.اثر گذارند.
بعضی هایشان آدمی خاص می شوند. بعضی هایشان واقعه ای خاص.
بعضی هایشان دوره ای خاص.
می شوند بنای تاریخی.
من شهری هستم دارای چند قطعه ی قدیمی ، بناهای تاریخی!

تکیه بر باد

گلایه ای نیست بانو
فقط از قابله ای که ناف مرا با باد برید که خانه ام بر دوشم باشد همیشه...