ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
گاهی نیست
فکر می کنم برای همیشه گمش کرده ام
اما ناگهان
گوشه جیب چپ شلوار جینم
ته طعم یه بوسه
در کنج زاویه آینه دستشویی
درگنگی تلفیق بوی بنزین و لنت پیکانی قراضه
گوشه ی تخت خوابم
حاشیه یک عکس
پیدایش می کنم
غم را همیشه پیدا می کنم
همیشه...
در بیداری چیز های زیادی را از دست میدهم و وقتی میخوابم به دستشان می آورم.
می دانم چند دقیقه است اما به همان هایی را که دارم می گویم دست از سرم بردارید میخواهم بخوابم ، دلم برای نداشته هایم تنگ است....
یاد لبهای تو افتادم باز
واژههابرلبخودکاربهمچسبیدند....
به آنان که به شوریده حالی ات می خندند بگو
اگر می توانند یک آیه مثل چشمانش بیاورند...