میراث دلتنگی

بناهای تاریخی محترمند
به دلیل انتسابشان به یک دوره ی خاص به یک آدم خاص
ثبت میشوند و ارزشمند.
کسی نمیتواند خرابشان کند
بناهای تاریخی را نمیتوان تغییر داد.

آدم ها در یکدیگر سهیم اند.
در هم خانه می سازند یا از جاده ای درون هم عبور می کنند.اثر گذارند.
بعضی هایشان آدمی خاص می شوند. بعضی هایشان واقعه ای خاص.
بعضی هایشان دوره ای خاص.
می شوند بنای تاریخی.
من شهری هستم دارای چند قطعه ی قدیمی ، بناهای تاریخی!

تکیه بر باد

گلایه ای نیست بانو
فقط از قابله ای که ناف مرا با باد برید که خانه ام بر دوشم باشد همیشه...

نبوسش...

تمام می‌شود. به همان سادگی که بقیه تمام شدند. به همان تلخی که بقیه به تاریکی پیوستند. فراموش شدند. منقضی شدند. وسوسه است. تشنگی است. اگر بنوشی‌اش، تمام می‌شود. دوباره تشنه شدنت مثل این نخواهد بود. یک بار تحمل کن. یک‌ بار تا ته درد برو. یک‌ بار وسوسه‌ ات را زندگی کن. رویایت را نگاه دار. تمامش نکن. به یک نفر ،همین یک نفر، اجازه زندگی بده. جاودانه‌اش کن. نبوسش...

غسل

مهتابی های نا مشروعت را خوب غسلی بود تنهایی! 

کار من نیست...

درد کم نیست
درمان هم کم نیست اما
خوب شدن کار من نیست.