نبوسش...

تمام می‌شود. به همان سادگی که بقیه تمام شدند. به همان تلخی که بقیه به تاریکی پیوستند. فراموش شدند. منقضی شدند. وسوسه است. تشنگی است. اگر بنوشی‌اش، تمام می‌شود. دوباره تشنه شدنت مثل این نخواهد بود. یک بار تحمل کن. یک‌ بار تا ته درد برو. یک‌ بار وسوسه‌ ات را زندگی کن. رویایت را نگاه دار. تمامش نکن. به یک نفر ،همین یک نفر، اجازه زندگی بده. جاودانه‌اش کن. نبوسش...
نظرات 4 + ارسال نظر
تو سه‌شنبه 18 بهمن 1390 ساعت 21:06 http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

نه به نظرم حیفه نبوسیش...

نمیدونم ، بوسیدن همانا و ...

ANNA سه‌شنبه 18 بهمن 1390 ساعت 22:16 http://lapeste.blogsky.com

و ایا همچین چیزی ممکن است ؟

دیده ای ؟
شنیده ای ؟

نه نشد :)

ANNA سه‌شنبه 18 بهمن 1390 ساعت 22:17 http://lapeste.blogsky.com

راستی

ایـن شـمـا نبــودیـد

کـه یـک روز،

نگــاهــ ــتــان را،

در چشمــ ـــان مــن جــا گذاشـتیــد؟

از آن روز . . .

مـن همـه نشـانـــ ــی هــای دنیــا را گشـتـه ام!

نشــانــ ــی بـدهیــد،

نگـاهــ ــتــان را پــس بگـیریـد!

نسیم مریم جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 15:13 http://nasimemaryam54.blogsky.com

سلام
جالب بودموفق باشید

مرسی موضوع وبلاگ شما هم جالبه - ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد